سرمشق امروز :
صد بار از روش بنویس:
تن مرد و نامرد یکیست، زمانه بگذرد تا بدانی مرد کیست!
هزاربار از روش بنویس:
آدمی باری به سنگینی مروت بر دوش نکشیده است!
عطر باران روی خاک...برچسب : نویسنده : msmasa بازدید : 144 تاريخ : شنبه 19 مرداد 1398 ساعت: 21:07
بچّهاش یک ماه و نیمش بود که آمد دیدش.
خنده از لبش نمیافتاد. رفت ازش یک عالم عکس انداخت. جورهای مختلف. آنقدر دورش گشت که صدام را در آورد. سیر نمیشد بس که نگاهش میکرد.
یک بار جلو همه گفت: دوست دارم جوری بار بیاید که بفهمد سختی یعنی چی.
گفتم : چه جوری؟
گفت : «بگذاریدش توی برف بزرگ شود، من که نیستم.»
گفتم : میمیرد که!
گفت: شاید بمیرد شاید نمیرد. ولی اگر زنده بماند یاد گرفته قدر خیلی چیزها را بداند.
خیلی جدی اصرار داشت «روی تشک نخوابانیدش. زمین، فقط زمین خالی.»
عطر باران روی خاک...برچسب : نویسنده : msmasa بازدید : 152 تاريخ : شنبه 19 مرداد 1398 ساعت: 21:07
از عصر یکسانی و عدم تفاوت ، از دوران انزوا ، از عصر برادر بزرگ، از عصر دوگانه باوری ، به آینده یا به گذشته ، به زمانی که تفکر آزاد است و انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند و تنها زندگی نمیکنند- به زمانی که حقیقت وجود دارد و آن چه را انجام میگیرد، نمی توان مانع شد- سلام!
عطر باران روی خاک...
برچسب : نویسنده : msmasa بازدید : 135 تاريخ : شنبه 19 مرداد 1398 ساعت: 21:07
برچسب : نویسنده : msmasa بازدید : 120 تاريخ : شنبه 19 مرداد 1398 ساعت: 21:07